ناشیگری قاليباف بهسود روحانی
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۶۱۴۰۹
برگزاری مناظرههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، شکل و شمایل فضای انتخاباتی را تا حدودی مشخص کرد و حالا همه در انتظار هستند تا مناظره آخر (فردا)را ببینند كه کدام یک از کاندیداها میتواند خودش را بیشتر نشان بدهد. آفتابنیوز : البته دو مناظره اول موجب شده تا دو سوال، ذهن فضای سیاسی را به خودش مشغول کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لطفا... آجودانی با بيان اینکه «روحاني و جهانگيري به شيوهاي هوشمندانه مكمل يكديگر بوده و نشان دادهاند كه آمادهاند و آمدهاند راه را بر هرگونه حملات تخريبي احتمالي بر ضد دولت تدبير و اميد و به ويژه حملات پوپوليستي قابل پيشبيني قاليباف ببندند و ترديدي ندارم چون قاليباف آنقدر از هوش سياسي برخوردار نيست كه بداند نبايد توفاني راه اندازد كه گرد و خاكش به چشم خودش برود، در ادامه نيز به حملات گازانبري نسنجيده و احساسي خود ادامه خواهد داد و شك نداشته باشيد تكرار ناشيگري قاليباف در مناظرات، به سود روحاني وجبهه اعتدال و اصلاحات در افكار عمومي است» به استقبال پرسشهای «قانون » میرود:
مناظره ها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا از ويژگيهاي لازم براي هم سطح بودن با توقع عمومي برخوردار بود؟
به استثناي شيوه و فرم زماني نه چندان مناسب تقسيم وقت نامزدها ،كه امكان پاسخگويي لازم در بعضي از موارد را به ويژه در برابر تهمت و تخريب يك نامزد، از نامزد ديگر سلب ميكرد، به لحاظ گفتماني تا حدود زيادي مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و فكر ميكنم به ويژه با توجه به هوشمندي سياسي روحاني و جهانگيري، با وجود تلاشهاي فراوان قاليباف براي طرح احساسي و پوپوليستي آميخته به دروغ و تهمت، جبهه هماهنگ و مشترك روحاني و جهانگيري توانستند رضايت حاميان خود و افكار عمومي را تا حدود زيادي به دستآورند.
روحاني و جهانگيري در مناظره سوم بايد بيشتر رويكرد تهاجمي داشته باشند يا تدافعي؟
آنهايي كه به فن و مهارت و صد البته هنر مناظره، آگاهي و توانايي دارند به خوبي ميدانند كه زمان و چگونگي حمله و دفاع ،نقش بسيار مهمي در مناظره دارد. يك حمله در زمان نامناسب و با شكل نادرست و يا يك دفاع در زمان و در شكل نادرست خود، راه را براي پيروزي حريف و تسلط او بر توپ و ميدان هموار ميكند. بيتعارف بگويم روحاني و جهانگيري هر دو نشان دادند كه خوب ميدانند چگونه با تركيبي از عقلانيت توام با شجاعت، در چه زماني و چگونه حمله و در چه زماني و چگونه دفاع كنند. مهارت و هنري كه قاليباف از آن بهره اندكي دارد. قاليباف نه در دفاع و نه در حمله ،خوب ظاهر نميشود. در رفتارهاي خود به شدت تحت تاثير احساسات و رويكردهاي ناشيانه پوپوليستي آغشته به تخريب و خشونت است كه موجب ميشود تا دربيشترموارددر مناظرههاي خود موفق نباشد.
نگراني زیادی در باره دو قطبي شدن انتخابات رياست جمهوري وجود داشت. آيا الان فضا دو قطبي شده است؟ ارزيابي شما از دو قطبيشدن فضاي انتخابات پيشرو چيست؟
با توجه به نوع رويكرد نامزدها در مناظرات و بدنه سياسي و اجتماعي حاميان آنان، به خوبي پيداست كه روحاني و جهانگيري در يك اردوگاه و قطب مشترك به نام اعتدال واصلاحات قرار دارند. از سوي ديگر قاليباف با حمله شديد احساسي خود به روحاني و دولت تدبير و اميد نشان داده كه بسيار علاقهمند به بازي كردن نقش مقابل روحاني و دولت روحاني است. گرچه ساير نامزدها و به ويژه رييس، با عدم دخالت در تقابل قاليباف با اردوگاه واحد روحاني _ جهانگيري ميخواهند نشان دهند كه ميكوشند تا فضاي انتخاباتي محدود به دو قطب نشود اما قاليباف اصرار به دوقطبي شدن فضاي انتخاباتي و قراردادن خود در رأس يك قطب، مقابل قطب اعتدال _ اصلاحات به رهبري روحاني دارد. قاليباف در پي آن است تا با سوق دادن فضا به سوي دو قطبي شدن و استفاده از آرامش تا حدي شبيه به انفعال رئيسي، با ارائه تصويري از خود به عنوان سردار مقابله با قطب روحاني و جبهه اعتدال و اصلاحات، بتواند با جذب حداكثري آراي مخالفان روحاني، همه اصولگرايان مخالف روحاني و نزديك به خود و رئيسي و ميرسليم را وادار به اجماع بر روي خود و حتي كنارهگيري رئيسي كند.در تلاش قاليباف براي دو قطبيكردن فضاي انتخاباتي بهطوردقيق ميتوان چهره و گفتمان احمدينژاد را ديد. قاليباف با تقسيم جامعه به ۴ درصد برخوردار و ۹۶ درصد نابرخوردار و وانمود كردن نزديكي خود با ۹۶ درصد و متهم كردن دولت تدبير و اميد به وابستگي با ۴ درصد برخوردار، در واقع ميخواهد دو قطبيسازي مصنوعي فضاي سياسي و اجتماعي از سوي احمدينژاد عليه آيت ا... هاشمي، حول محور گفتمان دو قطبي اشرافيت سالاري و محروميت گرايي را باز توليد كند. علاوه بر اين همانندي، شباهت بسيار زياد ديگري ميان قاليباف با احمدينژاد در استفاده از رويكردهاي پوپوليستي نيز ديده ميشود. قاليباف با رويكرد پوپوليستي خود در تلاش براي دو قطبيسازي فضاي انتخاباتي و بازي كردن نقش قهرمان ۹۶ درصد مردم نابرخوردار است و ميكوشدبا تمركز بر تحريك غريزه و احساس مخاطبان خود به جاي عقلانيت، آراي خود را افزايش دهد اما تفاوت مهم رويكردهاي پوپوليستي قاليباف با احمدينژاد آن است كه اقدام قاليباف به پوشيدن قباي حمايت از طبقات و اقشار مستضعف و پايين اجتماع، به سبب نوع معيشت و زندگي شخصي و خانوادگي او، در ميان همان ۹۶ درصدي كه وي برآن است خود را قهرمان و ناجي آنها معرفي كند از درجه باور پذيري اندكي برخوردار است. از اين رو ترديدي ندارم كه فضاي دو قطبياي كه قاليباف براي ايجاد آن ميكوشد و به آن دل خوش كرده است، به نفع روحاني و اردوگاه مشترك اعتدال و اصلاحات خواهد بود.
با توجه به فضاي فعلي، ميزان مشاركت مردم را چگونه پيشبيني ميكنيد؟ به نظر ميرسد مشاركت بالاي مردم، شانس پيروزي اصولگرايان مخالف روحاني را كاهش ميدهد و بعضيها معتقدند احتمال دارد كه آنها بتوانند با سردكردن فضا در روزهاي منتهي به ۲۹ ارديبهشت، كاري كنند تا مشاركت مردم پايين بيايد. ارزيابي شما چيست؟
بهطورحتم كاهش مشاركت مردم به سود مخالفان جبهه اعتدال و اصلاحات است. ازاينرو مخالفان اين جبهه با آگاهي از اينكه ميزان مشاركت پايين، امكان پيروزي آنان را بالا ميبرد بدشان نميآيد كه مشاركت مردم پايين باشد. چراكه آنها به خوبي ميدانند بخش عمدهاي از افزايش مشاركت، ناشي از آراي خاكستري و راي اوليهاست كه غالب اين آرا در صورت حضور و مشاركت در انتخابات به سبد جبهه اعتدال و اصلاحات ريخته ميشود اما حضور قاليباف و عطش او براي دو قطبي كردن فضاي انتخابات و لجاجت و خشونت رويكردهاي تقابلي او در برابر روحاني و دولت تدبير و اميد و نيز رويكردهاي پوپوليستي ناشيانه او، اتفاقابه افزايش مشاركت مردم براي لزوم حمايت گستردهتر از روحاني و دولت تدبير و اميد كمك خواهد كرد. از اين رو فكر ميكنم روز ۲۹ ارديبهشت ۹۶ شاهد يك مشاركت فعال و حداكثري از سوي جامعه باشيم.
منبع: قانون
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۶۱۴۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دنیای فیزیک در آستانه یافتن تکقطبیهای مغناطیسی؟
دو پیشمقاله از تیم بزرگی از دانشمندان گزارش داده است که آنها هرچند نتوانستهاند تکقطبیهای مغناطیسی را پیدا کنند (فقط قطب مغناطیسی شمال یا جنوب، بدون وجود دیگری) اما محدوده وجود احتمالی تکقطبیهای مغناطیسی را مشخص کردهاند.
به گزارش خبرآنلاین، این پیشمقالهها که در سرور آرکایو منتشر شدهاند حتی عجیبترین ایدهها را هم موردبررسی قرار دادهاند، مثلا اینکه ممکن است سالها پیش تکقطبیهای مغناطیسی را ساخته باشیم و تصادفا به آنها توجه نکرده باشیم. البته پیشمقالهها هنوز موردبررسی همتایان قرار نگرفته است.
تکقطبی مغناطیسی چیست؟
یکی از اولین درسهای فیزیک دبیرستان آن است که آهنرباها همیشه دو قطب مخالف دارند، یکی شمال و دیگری جنوب. اگر آهنربایی میلهای را به دو قسمت تقسیم کنید، قطبهای جدیدی در نزدیکی شکاف ظاهر میشوند بهطوریکه هر آهنربای کوچکتر همچنان یکی از هر قطب را خواهد داشت. هرقدر که این شکاف را ریز و ریزتر کنید، باز به آهنربای ریزتری میرسید که یک قطب شمال و یک قطب جنوب دارد.
بااینحال، از قرن نوزدهم دانشمندان به این فکر میکردند که آیا راهی وجود دارد که یک قطب مغناطیسی منفرد (تکقطبی مغناطیسی) جدا و منفک از قطب مخالف دیگر وجود داشته باشد. این درحالی است که بارهای الکتریکی مثبت و منفی برای وجود خود، نیازی به وجود بار مخالف ندارند.
جیمز کلرک ماکسول، یکی از بنیانگذاران نظریه الکترومغناطیس فکر میکرد که مشکل تکقطبی مغناطیسی را برای همیشه حل کرده است، اما چند دهه بعد، «پل دیراک» نشان داد که وجود تکقطبی میتواند کوانتیزه بودن بار الکتریکی را توضیح دهد؛ و ازآنجاییکه بار الکتریکی به شکل گسسته وجود دارد، پس بار (تکقطبی) مغناطیسی نیز باید کوانتیزه باشد و از واحدهایی به نام «بار دیراک» ساخته شده باشد که مقدار آن ۶۸٫۵ برابر بار الکترون است. از آن روزگار به بعد، نظریهپردازان به شکل فزایندهای نسبت به این ایده اطمینان پیدا کردهاند اما تجربیگرایان نتوانستهاند نشانهای بر وجود تکقطبی مغناطیسی بیابند.
درواقع، تئوری تکقطبی آنقدر توسعه یافته است که فیزیکدانان در حال حاضر کاملاً موافقند که آن ها احتمالاً وجود دارند؛ اما تأیید تکقطبیهای مغناطیسی زیراتمی هنوز در هالهای از ابهام است.
بیشتر تئوریهای تکقطبی مغناطیسی نیازمند آن است که قوانین تقارن را نقض نکنند. درنتیجه، نمیتوان تعداد مازادی قطب شمال یا جنوب مغناطیسی در عالم داشت؛ تعداد هر دو باید برابر باشد اما برخلاف قطبهای مغناطیسی شناختهشده، نیازی نیست که تکقطبیها به هم اتصال داشته باشند.
چگونه تکقطبی مغناطیسی بسازیم؟
آزمایش «آشکارساز تکقطبی و دیگر پدیدههای غریب» (MoEDAL) از سال ۲۰۱۲ بهعنوان بخشی از آزمایش عظیم «برخورددهنده بزرگ هادرون» به جستوجوی تکقطبیهای مغناطیسی مشغول بوده است.
تکقطبیهای مغناطیسی به روشهای متعددی میتوانند ساخته شوند. مثلا دانشمندان MoEDAL به دنبال نشانههایی از تولید تکقطبی از فوتونهای مجازی هستند. فوتونهای مجازی نیروی الکترومغناطیسی را بین دو حامل بار حمل میکنند، اما بهعنوان ذرات آزاد وجود ندارند.
فوتونهای مجازی را میتوان با کوبیدن ذرات با سرعتهای بسیار بالا به یکدیگر ایجاد کرد. فیزیکدانان نظری دو راه را پیشنهاد کردهاند که از این طریق میتوانند تکقطبیهای مغناطیسی تولید کنند. یکی شامل ادغام دو فوتون مجازی است و دیگری که به فرآیند Drell-Yan معروف است، قادر به تولید یک تکقطبی از یک فوتون مجازی است.
اگرچه ممکن است انتظار داشته باشیم بهترین راه برای یافتن یک تکقطبی مغناطیسی از طریق میدان مغناطیسی آن باشد، لزوماً اینطور نیست. یکی از ویژگیهای اساسی تکقطبیهای نظری آن است که آنها بار زیادی را حمل میکنند. کشف چنین جسمی با بار الکتریکی بالا (HECO) نشاندهنده وجود فیزیک خارج از مدل استاندارد است و بهطور خاص، سرنخ بزرگی برای تکقطبیهای سرگردان باشد، هرچند میتوان اجرام عجیبوغریب دیگری را نیز مانند بقایای ریزسیاهچالههای میکروسکوپی مسؤول چنین پدیدههایی دانست.
پژوهشگران آزمایش MoEDAL محدودیتهای پایینتری را برای جرم یک تکقطبی تعیین میکنند که مینویسند «بهمراتب قویترین موارد منتشرشده تا به امروز» است. با انجام این کار، آنها ادعا میکنند که از آزمایش بسیار بزرگتر ATLAS که از LHC برای همان هدف استفاده میکرد، فراتر رفتهاند.
مکانیسم شوینگر
پیشچاپ دوم، جستوجوی متفاوتی را مبتنی بر مکانیسم نظری شوینگر توصیف میکند. این مکانیسم زمانی رخ میدهد که یونهای عناصر سنگین در طول اولین اجرای LHC به هم برخورد کردند. مکانیسم شوینگر، پیشنها میکند که جریان الکتریکی یا مغناطیسی به اندازه کافی قوی میتواند ذراتی را از خلأ خلق کند. اگر تکقطبیها ذراتی مرکب باشند، مکانیسم شوینگر میتواند نخستین و بهترین راه برای مشاهده آنها باشد.
پژوهشگران در این روش به بررسی این ایده پرداختند که آیا ممکن است تکقطبیها در حین آزمایش سرن، ایجاد شده باشند ولی در جایی از LHC به دام افتاده و نادیده گرفته شده باشند. هرچند نشانهای بر درستی این ایده یافت نشد، اما فیزیکدانان به این نتیجه رسیدند که برای ساختن یک تکقطبی مغناطیسی، انرژی زیادی لازم است؛ بهطوریکه با اطمینان ۹۵ درصد میتوان گفت که جرم آنها باید بیش از ۸۰ میلیارد الکترونولت ( ۸۰GeV) باشد.
صدالبته که این یافتهها، بسیاری از فیزیکدانان نظری را شگفتزده نخواهد کرد. تکقطبیهای مغناطیسی راه را برای دستیابی به نظریههای یکپارچه بزرگ هموار خواهند کرد، نظریاتی که به دنبال سازگار کردن مکانیک کوانتومی با گرانش هستند. بر اساس رهیافتهای نظریه یکپارچه بزرگ، تکقطبیهای مغناطیسی میبایست جرمهای عظیمی از مرتبه هزاران میلیارد الکترونولت داشته باشند و بار آنها دستکم ۲ یا ۳ برابر بار پلانک خواهد بود.
منبع:iflscience
۵۴۵۴
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902778